من متقاعد شدهام که شوهر آیندهام پس از شنیدن این که در حضور او ده هزارمین فنجان چای را پایین میکشم، مرا با عصبانیت کور خواهد کشت. به نظر نمیرسد این عادتی است که نمیتوانم آن را ترک کنم و در ابتدا مطمئن هستم که او بهعنوان یک عادت شایان ستایش من خواهد دید.
در حالی که ماشین چمنزنی که او هل می دهد ناگهان با صدای لرزان و گلوگاهی که از خانه ی نویسنده سرازیر می شود غرق می شود، فکر می کند: «این باید باشد که مگان از تعطیلات نیمه صبح خود لذت می برد.
در دادگاه، وکیل او صدای ضبط شدهای را پخش میکند که شوهرم بهطور مخفیانه درست قبل از عمل با تلفنش گرفته است، که برای آن با لجن زدن بیش از حد ادعای جنون خواهد کرد. قاضی اعلام می کند که محاکمه می کند و شوهرم دوباره با زنی ازدواج می کند که منحصراً نوشیدنی های سرد را از طریق نی های فلزی می خورد.
اما در ابتدا! در ابتدا او آن را دوستداشتنی خواهد یافت و به آن به عنوان چیز دیگری فکر میکند که مرا میسازد من.
ما در ابتدا خودمان را از خیلی چیزها محافظت می کنیم. هر دو کوچک (خمیدن، روشن ماندن چراغ ها هنگام خروج از اتاق) و بزرگ (خیانت، رای دادن به جیل استین در سال 2016). سیگارهایی که می کشند (“اما وقتی این کار را می کنند خیلی جذاب به نظر می رسند”) و اظهارات نژادپرستانه عجیب و غریب (“او فقط در یک خانواده واقعاً محافظه کار بزرگ شده است”).
قبل از اینکه متوجه شوید، با سازماندهنده میدان تد کروز ۲۰۲۸ ازدواج کردهاید و هر دوی شما یک عادت روزانه دو بار مصرف میکنید.
در ماه روز ولنتاین و روز گراندهاگ، مناسب به نظر می رسید که فوریه را “ماه بلایندرز” در Style Girlfriend اعلام کنیم.
روز ولنتاین ایده انتخاب عشق شما را جشن می گیرد. کوپید و تیرش در کنترل است.
روز Groundhog، تا حدودی گیج کننده، نشان می دهد که یک جونده بزرگ می تواند آب و هوا را پیش بینی کند (فقط بینش خود را برای … شهردار آشکار می کند؟ من هرگز به خود زحمت نداده ام که واقعاً به آن نگاه کنم).
و این یک خبر بزرگ است! هر شبکه خبری مهمی آن را حمل می کند، مانند Punxatawney Phil که وقتی سرش را بیرون می آورد، یک کیفرخواست مولر بین پنجه هایش دارد!
جالب است که این افسانه می گوید که اگر خاکشیر سایه خود را می بیند، به دلیل هوای صاف است که زمستان طولانی تری را پیش بینی می کند. در حالی که ابری (و در نتیجه ندیدن سایه آن) به این معنی است که بهار زود فرا خواهد رسید.
من فکر می کنم همه اینها برای این است که بگوییم آنچه را که می خواهیم ببینیم باور داریم.
شیفتگی ناشی از عشق جدید می تواند مست کننده باشد. عادت ها جا می گیرند. ما به این باور می افتیم که اوضاع به این دلیل است اوضاع اینگونه است.
و این نوع کورها در عشق متوقف نمی شوند. ما در همه جور مسائل چشم انداز می کنیم. گاهی اوقات کمک می کند، مانند زمانی که ما به سادگی بستنی را از خواربارفروشی نمی خریم، اگر نمی توانیم آن را در فریزر خود نگه داریم بدون اینکه یک پیمانه آن را بخوریم. یا زمانی که تصمیم می گیریم یک نوع یونیفرم بپوشیم تا لباس پوشیدن را در صبح راحت تر کنیم.
با این حال، گاهی اوقات برای بدتر است. وقتی خودمان را نسبت به افکاری که در اعماق روده مان دفن شده اند کور می کنیم. یا اینکه چگونه رفتار ما با دیگران ممکن است به آنها آسیب برساند. هنگامی که اطلاعات جدید و متفاوت در طرحواره محدود ما قرار نمی گیرد، نادیده می گیریم.
بنابراین، در این ماه، ما در مورد تمام پرده هایی که در زندگی خود می پوشیم صحبت خواهیم کرد و اینکه آیا ارزش برداشتن آنها را دارد یا خیر. شاید اینطور نباشد!
به من بگو:
به پوشیدن چه کورک هایی توجه کرده اید؟ آنها خوب هستند یا بد؟