درس هایی از یک پسر بد “آینه سیاه” – دوست دختر سبک

آینه سیاه، چگونه با زنان اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم

وقتی فصل جدید از آینه سیاه در اوایل این ماه اکران شد، سیل «آیا فناوری ما را خراب می‌کند؟» فکر می کنم قطعاتی در اینترنت منتشر می شوند، اما من تقریباً مطمئن هستم که هیچ کس دیدگاه داغ خود را در مورد اینکه چگونه سریال علمی تخیلی می تواند به پسرها بیاموزد که چگونه با زنان اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند را به اشتراک نگذارد.

این در حال تغییر است.

من کمی دیر رسیدم آینه سیاه کلوپ هواداران اما من چند قسمت را با برادر شوهرم در طول تعطیلات تماشا کردم در حالی که خواهرم در یک شب شراب “مامان بد” با دوستان حومه شهرش بود.

فریاد بزن توییتر، که مجموعاً «USS Callister»، اولین قسمت فصل جدید را به دلیل عدم وجود وحشت مرتبط با کابوس آور، توصیه کردند.

این اپیزود حول محور یک CTO مهربان (با بازی چراغ های شب جمعهجسی پلمونز) که VR را به IRL ترجیح می دهد. به نظر می رسد، شخصیت پلمونز – اسپویل! – نسخه های دیجیتالی از همکارانش را ایجاد کرده و آنها را در بازی واقعیت مجازی با موضوع سفینه فضایی خود به عنوان خدمه ناخواسته خود وارد کرده است. باحال نبود.

مانند اقیانوس اطلس به عبارت دیگر، “پیچ وخم تند و زننده و چشمک تنظیم آن” از افشای ناراحت کننده ناشی می شود. این قهرمان داستان غمگین، که تماشاگران به‌عنوان یک مرد خوب که سوء تفاهم‌شده به او ترحم می‌کنند، معلوم می‌شود که از نظر عاطفی یک احمق متجاوز با ریزتراشه‌های پیشانی است.

این برایم جالب بود زیرا در مورد فانتزی قدرت مردانه نمایش داده شده در این قسمت بسیار فکر می‌کردم، مخصوصاً از آنجا که به سبک و اعتماد به نفس مربوط می‌شود.

این دلیل بزرگی برای تمرکز مجدد ما بر Style Girlfriend در مورد معنای واقعی زندگی با سبک است. آخرین چیزی که می‌خواهم این است که بچه‌ها از طریق بهبود استایل شخصی‌شان اعتماد به‌نفس‌تری پیدا کنند، و فقط به کل دیوانه تبدیل شوند.

زیرا مهم نیست که چقدر عالی به نظر می رسید، نمی توانید تمام اعضای زن خدمه فضایی را که می خواهید ببوسید و شما قطعا وقتی آنها با شما مخالفت می کنند یا شما را رد می کنند، آنها را به هیولاهای فضایی وحشتناک تبدیل نکنید.

در “USS Callister” هیچ چیز در مورد Landry تغییر نمی کند (متاسفم متاسفم برای همیشه به او و همه اشاره خواهد کرد FNL بازیگران به عنوان نام شخصیت هایشان) از دنیای واقعی تا شبیه سازی. اینطور نیست که کارگردان آن را با فاصله شش ماه فیلمبرداری کرده باشد تا بتواند کمی وزن کم کند، به کراس فیت بپیوندد و یک مدل موی جدید بسازد.

او لباس‌هایش را عوض کرد و آن لباس فضایی احتمالاً دوخته شده بود.

اما همین.

پس چه چیزی تغییر کرد؟ اعتماد به نفس او. داستان هایی که برای خودش تعریف می کرد.

من کاپیتان قدرتمند این کشتی هستم. “تیم من به من احترام می گذارد.” “من یک رهبر هستم.” “من برای زنان جذاب هستم.”

آیا این با دنیای واقعی فرق داشت؟ او مدیر ارشد فناوری یک شرکت فناوری شلوغ بود. او توجه مادر را به خود جلب کرده بود و تیمی را مدیریت می کرد که دستورات برنامه نویس او را انجام می داد.

در دنیای واقعی، او این داستان را برای خود تعریف کرد که یک حصیر در است. که زنها سراغش نرفتند.

پس واقعیت او چه بود؟ که هم بنیانگذارش همه جایش را راه می‌رفت. این زنان به زنان دیگر در دفتر هشدار دادند که او “خیرگاه” است.

بنابراین، در اینجا چند توصیه در مورد چگونگی اعتماد به نفس بیشتر با زنان بدون سرقت DNA آنها از فنجان قهوه برای ایجاد نسخه های دیجیتالی گروگانی از آنها در بازی دنیای باز واقعیت مجازی وجود دارد.

چهار نکته برای اعتماد به نفس بیشتر با زنان:

1) به خودتان یک تنظیم نگرش بدهید

وقتی فرض می‌کنید دیگران با حسن نیت رفتار می‌کنند، اعتماد به نفس بیشتری احساس می‌کنید و عمل می‌کنید. بسیاری از مردان با فرض بدترین حالت با زنان وارد تعامل می شوند و حدس می زنند چه اتفاقی می افتد؟ آتش بازی نیست، مطمئناً.

ببینید، همه ما مقصر هستیم که گاهی اوقات مسائل و ناامنی های خود را بیرونی نشان می دهیم، اما می توانیم با کمی تمرین از این رفتار منفی خودداری کنیم.

این یک مثال است: زمانی که در تعطیلات در ویسکانسین بودم، اصلاً نتوانستم برادرم را ببینم. قرار بود شب قبل از رفتن من برای شام بیاید (ماهی سرخ شده، ممم) با همسرش و بچه شان، اما وقتی به شام ​​رسیدم فقط پدر و مادر و خاله ام را پیدا کردم.

هارون نتوانست. بچه بداخلاق بود.»

چقدر بی ادب است، درست است؟

او گفت شاید بتوانی بعد از شام سر بزنی.

“خب، من سرم شلوغ است.”

صدای راوی: او سرش شلوغ نبود

در واقع، من یک شب بزرگ برنامه ریزی کرده بودم که در کالورز توقف کنم و یک پازل 500 تکه ای بیتلز را که شروع کرده بودم به پایان برسانم، در حالی که والدینم را مجبور به تماشای زیاد کردم. این ما هستیم بنابراین من می توانم در نهایت در مورد اینکه چگونه مادرم کاملاً شخصیت مندی مور با آنها است صحبت کنم.

واکنش اولیه من این بود که برادرم من را در اولویت قرار نداد. نه، برادر من یک پدر کاملاً جدید است که برای اولین بار است و داشتن بچه ای که نمی توانید بدون در آغوش گرفتن آن را آرام کنید، برای یک شام سرگرم کننده بیرون از خانه ایجاد نمی کند..

پس من چه کار کردم؟ بدیهی است که من تارهای موی آنها را از یک برس مو بیرون آوردم و کلون های آنها را در یک شبیه سازی بازی ویدیویی انداختم.

نه داشتم شوخی میکردم. نفس عمیقی کشیدم و بهش پیام دادم و گفتم: نگران امشب نباش! و قول دادم دفعه بعد که در شهر باشم دوباره همدیگر را ببینیم. فهمیدم که احساسم مربوط به من است و نه او.

غذای آماده: قبل از اینکه به یک زن نزدیک شوید، با خودتان در مورد نگرش خود بررسی کنید. آیا فکر می کنید، “این می تواند یک مکالمه سرگرم کننده باشد!” یا “او احتمالاً من را رد خواهد کرد.” زیرا نحوه واکنش او به شما با گزینه A بسیار بهتر از گزینه B خواهد بود.

2) داستان خود را تغییر دهید

من یک دوست (اهم) دارم که به نظر می رسد هر روز در سمت راست تخت از خواب بیدار می شود. داستانی که برای خودم تعریف می کردم این بود من فقط مثل او نیستم. من برنامه ریز هستم من نگران کننده هستم. چیزی که متوجه شدم این است که مجبور نیستم آن هویت را حفظ کنم. من می توانم یک داستان جدید در مورد اینکه کی هستم برای خودم تعریف کنم، و می تواند به اندازه داستان قدیمی واقعی باشد من نمی توانم سرگرم کننده باشم.

هر روز صبح، باید از خواب بیدار شوید و تصمیم بگیرید که می خواهید چه کسی باشید. چگونه می خواهید عمل کنید. پس در آینه نگاه کن و به خودت بگو… هر چیزی که هست باید به خودت بگو که آن مرد باشی. “من سرگرم کننده هستم. من مطمئن هستم. زنان جذب من می شوند.»

اخطار: اگر با خودتان فکر کنید، کار نخواهد کرد، این احمقانه است تمام زمان. به یاد داشته باشید، تا زمانی که آن را بسازید، باید آن را بسازید.

غذای آماده: گاهی اوقات، احساس اعتماد به نفس بیشتر به همان سادگی (و به همان اندازه سخت!) است که به خودتان بگویید فردی با اعتماد به نفس هستید. اگر یک داستان می تواند حقیقت داشته باشد (من بی ارزشم)، سپس دیگری نیز می تواند احساس حقیقت کند (من عالی هستم!). فقط باید روی آن کار کنید. یاد آوردن: جعل نکنید؛ آن را بساز تا زمانی که آن را بسازی.

3) در انتظار عمل کنید

من چند بار در مقابل گروه‌ها صحبت کرده‌ام، و در تحقیق در مورد تکنیک‌های کنترل اعصاب، بارها و بارها به همین توصیه‌ها پی برده‌ام: یادآوری این نکته مفید است. مخاطب می خواهد در کنار شما باشد.

آنها می خواهند شما را ریشه کن کنند! در مورد آن فکر کنید؛ حوصله یا بی علاقگی آنها برایشان چیست؟ آنها از قبل روی صندلی ها هستند. این بدان معناست که شما آنها را دارید … درست تا لحظه ای که صحبت می کنید و صدای شما ترک می خورد. شروع به عرق کردن می کنی و ناگهان همه ناراحت می شوند و به دنبال راه های خروجی می گردند.

ببین من متوجه شدم وقتی عصبی هستید، اعتماد به نفس می تواند از پنجره بیرون برود.

وقتی با شخص جدیدی آشنا می شوم، گاهی اوقات رفتارم خنده دار است. با دستانم چه کنم؟ چقدر باید از این سالاد لقمه بخورم؟ آیا به اندازه کافی تماس چشمی برقرار می کنم؟

به خاطر داشته باشید که “مخاطب” شما می خواهد در کنار شما باشد، می تواند به اعتماد به نفس شما در رابطه با زنان کمک کند. یعنی خدایا مخصوصا خانم ها! ما به معنای واقعی کلمه اجتماعی شده‌ایم که بخواهیم همه اطرافمان را راحت کنیم (چه خوب و چه بد). با فرض بدترین ها، به خودتان آسیبی وارد نکنید.

غذای آماده: وقتی به نظر می رسد که شما با خودتان احساس راحتی کنید، زنان با شما احساس راحتی می کنند. با این انتظار رفتار کنید که زنان از صحبت کردن با شما لذت ببرند، و شما آرام باشید و مانند بهترین و مطمئن ترین خودتان رفتار کنید.

4) اعتماد به نفس را از طریق اثربخشی ایجاد کنید

اخیراً تصمیم گرفتم که می خواهم تعمیر ماشین ها را یاد بگیرم. نه به خاطر اینکه ماشین دارم. یا قصد خرید ماشین دارید. من فقط این ایده را دوست دارم که بدانم چگونه موتور را از آرنجم تشخیص دهم.

وقتی احساس شایستگی می کنید، یا تاثير گذار، در یک کار یا مهارت، اعتماد به نفس را به شما القا می کند. و من دارم صحبت می کنم، چیزهایی که هیچ ربطی به زنان ندارند (اوه، می توانید حتی تصور کنید اگر من شروع به وضع قوانین PUA کنم؟ برف). دانستن نحوه صحبت کردن به زبان فرانسوی، یا حل مکعب روبیک، یا شناسایی صداهای مختلف پرندگان، حس ارزشمندی شما را تقویت می کند و این نوع اعتماد به نفس برای زنان بسیار جذاب است.

و فقط یک سر بالا: این بحث وجود دارد که داشتن دانش کاری در مورد چیزهای مختلف بهتر از استاد بودن در یک یا دو است. جدا از هر کاری که برای امرار معاش انجام می دهید، هیچ کس واقعاً به بودن شما نیاز ندارد که در یک سرگرمی یا مهارت خوب است. یعنی کتک زدن تک تک ندای وظیفه در زمان رکورد کمتر از دانستن نحوه برشته کردن مرغ است.

همچنین درست است که وقتی در مورد چیزی احساس سندروم فریبنده دارید (من می خواهم در X خوب باشم، اما اینطور نیست) می تواند یک قاتل بزرگ اعتماد به نفس باشد. و همچنین درست است که بهترین راه برای غلبه بر آن این است که… در آن چیز بهتر شوید.

غذای آماده: برای مبارزه با ناامنی، روی مهارت‌ها و عادت‌هایی که در حال حاضر کمبود دارید، کارآمدتر شوید.

***

خدمات خرید مجازی