در تیتراژ افتتاحیه دوستان’ در فصل ششم، بینندگان زیرک متوجه شدند که نام هر شش بازیگر با “Arquette” اصلاح شده است. کورتنی کاکس، که نقش مونیکا را بازی میکرد، در طول پخش سریال با دیوید آرکت ازدواج کرده بود و نام شوهر جدیدش را به پایان نام خود اضافه کرد.
لیزا کودرو آرکت. دیوید شویمر آرکت. مت لبلانک آرکت… همه یک نام کاملاً جدید دارند.. حداقل برای یک قسمت.
به خاطر میآورم که توجه داشته باشم نه فقط به خاطر حیلهی آهنگهای موضوعی جذاب، بلکه به این دلیل که سلبریتیهای زن اغلب بهمحض اینکه بهصورت حرفهای تثبیت میشوند، نام شوهرشان را علنی نمیکنند.
من به عنوان یک زن مجرد در سن خاصی (ماه آینده 67 سالگی!)، به این تغییر زندگی بسیار فکر می کنم:
آیا زن هنگام ازدواج باید نام شوهرش را ببرد؟
عواقب این پاسخ در عین حال لرزهانگیز است و به معنایی دیگر، معنادارتر از سفر به DMV نیست.
از یک طرف، این فقط یک نام است. از طرف دیگر، این را امتحان کنید: همین الان در آینه نگاه کنید و خودتان را با نام خانوادگی دیگری غیر از خودتان صدا بزنید. پسندیدن…
ایوان خیمنز
ایوان باترفیلد
ایوان اولری
ایوان ایوانف.
چقدر حس عجیبی داشت؟ خیلی عجیب است، درست است؟
چیزی که در مورد زنی که نام خانوادگی شوهرش را می گیرد این است که این کار را نمی کند. نه واقعا. او سهام آن را، در یک عمل خیرخواهانه کم خطر. چون او هنوز می تواند آن را برای خودش نگه دارد. تقسیم آخرین تکه پیتزا برای یک مرد فداکارانه تر است.
در واقع یک شوهر نام خانوادگی همسر جدیدش را می گیرد از جانب او.
در واقع، زنی بعد از عروسی می بیند که نام دختر خود را کنار گذاشته اند، اما سال ها بعد دوباره از زیر شیروانی بیرون آورده شده است، جایی که در میان چین های دستمال کاغذی پنهان شده است که لباس عروسی را در خود جای داده است تا به عنوان نام میانی به او داده شود. فرزند دوم
یا شاید هنوز دورتر از جاده، در جستجوی شجره نامه از نوادگان کنجکاو.
همه اینها باعث می شود به این فکر کنم که چگونه در این مرحله نام من احتمالاً نام من باقی می ماند.
چون مگر اینکه ازدواج کنم منصفانه به زودی (و این فشار زیادی برای نوشیدنیهای بعد از کار است که هفته آینده با یکی از دوستانم تنظیم میشود)، من همچنان – حداقل از نظر حرفهای – با نام دخترم، مگان کالینز شناخته میشوم.
قبل از اینکه فرض کنید من می خواهم زنگ فمینیسم را به صدا در بیاورم، به شما بگویم که این همیشه نقشه من بوده است، و چگونه یک مرد جرأت می کند فکر کند حق دارد حروف اول من را غارت کند، باید “تفکر کنم:
من نه از روی فضیلت بلکه از روی بیهودگی به این دیدگاه رسیدم.
وقتی کوچکتر بودم، بودم همه کاره در مورد تعویض نام خانوادگی سه ماهه.
با در نظر گرفتن ابتدایی ترین نام های اولیه، من برای ازدواج هیجان زده بودم نه تنها به خاطر نتیجه گیری از جست و جوی همسرم و مزایای مالیاتی، بلکه به این دلیل که فقط واقعا از نام خانوادگی من خوشم نیومد.
در حالی که آن را روی تست ها خط می زدم و برای عابربانک می خواندم، آرزوی روزی را داشتم که بتوانم به سادگی نامم را به همان روشی که یک توستر معیوب انجام می دهم، برگردانم و آن را با نام خانوادگی شوهر آینده ام عوض کنم.
یک شبه به خودم گفتم هویت جدیدی پیدا می کنم. مانند یک نوجوان لانگ آیلند که به او قول عمل بینی برای تولد هجده سالگی اش داده شده است، من کاملاً جدید خواهم بود و همه مشکلاتم حل می شود. متشکرم شوهر!
البته، می دانستم که وعده هویت TBD می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. من دوست پسرهایی داشتم که اگر به نقطه ازدواج مقدس برسیم، از پذیرفتن نام آنها می ترسیدم (سلام – اوو، “J” ساکت است” Jagla)، در حالی که شخصیتهای بیدرخشش پاس خیلی بزرگی به دست آوردند زیرا من رویایی نام خانوادگی آنها را مال خودم تصور میکردم (راستش، من هنوز فکر میکنم “مگان براون” حلقه خوبی دارد).
تا زمانی که از دهه بیستم خارج شدم و برای همین وب سایت شهرت پیدا کردم، شروع به تجدید نظر در این طرح کردم.
چون حالا، خوب یا بد (در بیماری و سلامت؟) من به نوعی… همانی هستم که هستم.
من مگان کالینز هستم.
فکر پاره کردن آن، یا حتی منگنه کردن نام خانوادگی دیگری برای خودم اکنون؟
که احمقانه به نظر می رسد مثل یک فانتزی دخترانه که قرار است از آن بزرگ شوید. بی شباهت به فانتزی دخترانه شوهر آینده که یک وعده است و نه فقط یک احتمال، کاملاً صادقانه.
علاوه بر این، خیلی چیزها ممکن است اتفاق بیفتد. کورتنی کاکس آرکت طلاق گرفت و در آن زمان به کورتنی کاکس بازگشت شهر کوگار لغو شد. آیا کسی به کارت های عنوان فکر نمی کند؟!
این درک سپیده دم باعث شد که من با یادگیری نحوه عشق ورزی دست و پنجه نرم کنم همه از من، بدون نادیده گرفتن بخشهای خاصی که، برای مدت طولانی، فکر میکردم در نهایت میتوانم آنها را حذف کنم.
و شاید-مطمئنا- زنانی وجود داشته باشند که سالها از زندگی خود را در انتظار «رفع» نگذراندهاند، چه با عشق به یک مرد خوب، چه با وعده نام خانوادگی جدید براق.
زنانی که نام خانوادگی شوهرشان را به عنوان نام خانوادگی خود انتخاب کنند، چندان شکنجه نمی شوند. کسانی که این حرکت را نشانه احترام، جشن عشق، سنتی برای حفظ می دانند. یا شاید فقط به این دلیل که پر کردن فرمها در مدرسه بچهشان آسانتر باشد.
هر چند این من نیستم. من هیچی نیستم غیر ضروری شکنجه شدهو من شروع به تعجب کردم که آیا من هنوز آن رابطه پایدار را پیدا نکرده ام زیرا جهان هستی (یا خودت را انتخاب کن: خدا…بنیسیو دل تورو در انتقام جویان فیلمهایی با سنگهای جادویی…) منتظر بودند تا به این واقعیت پی ببرم که من یک انسان کامل هستم. اینکه من همانی هستم که هستم، نیازی به تعمیر نیست.
پس از همه، چه کسی می داند؟
من ممکن است هرگز ازدواج نکنم، و شرم آور است که زندگی خود را با این انتظار داشته باشم که خودم را کاملتر دوست داشته باشم. الان میخوام خودم رو دوست داشته باشم به طور کامل. تمام مسیر. به ماه و برگشت.
بنابراین، فقط یک نکته داغ. اگر همسر آینده شما نمیخواهد نام خانوادگی شما را ببرد، لزوماً به ساختن آن در مورد شما دست نزنید. بله، شما می توانید شوالیه او در زره درخشان باشید. فقط: شاید او هم می خواهد مال خودش باشد.
به من بگو:
نظرت در مورد این موضوع چیه؟