
یک قسمت وجود دارد چگونه مادرت را ملاقات کردم وقتی تد، رابین، مارشال و لیلی متوجه شدند که از مسواک مشابهی استفاده کردهاند. برای سال ها.
به نظر من این نمونه کاملی است از آنچه که وقتی کار عاطفی از بین می رود اتفاق می افتد. همه از یک مسواک استفاده می کنند و هیچ کس راضی نیست.
کار عاطفی، کار نامرئی و بدون دستمزدی است که باعث ایجاد زندگی در خانه می شود اجرا کن. برنامه ریزی شام با زوج دوست مورد علاقه خود. برگزاری جشن تولد فرزندتان هماهنگی برای اینکه کسی در خانه باشد وقتی لوله کش بین ده تا دو می آید. تعویض مسواک.
تمام کارهایی که گوئینت پالترو به یک «مدیر خانه» برای انجام دادن آن ها پول می دهد، که خودمان باید انجام دهیم.
مفهوم کار عاطفی چند سال پیش با کتاب جما هارتلی در مورد این موضوع مورد توجه قرار گرفت (اگرچه اولین بار در سال 1983 ابداع شد). زنان مکالمه را پذیرفتند، به طرف شریک زندگی خود برگشتند و داستان ها را مانند یکی از آن نشانه هایی که جوهر نامرئی را قابل مشاهده می کند، بالا نگه داشتند. این! این کاری است که من انجام می دهم. حالا دیدی؟
از طرف دیگر، بچه ها تا به امروز به نظر می رسد اهمیت کار عاطفی را درک نکرده اند یا نمی خواهند. شاید هر دو؟ در حالی که میشنوم مردها درباره کارهای خانهای که انجام میدهند صحبت میکنند، نمیتوانم زمانی را نام ببرم که یکی از دوستان پسر پس از یافتن راهحلی در Pinterest به من درباره موضوع اصلی عروسی که خودش انجام داده است، بگویم.
و ببینید، هیچ کس برای یادگیری انجام جنسیت خود مقصر نیست! زنان و مردان با انتظارات متفاوتی در مورد مراقبت از خانواده بزرگ می شوند. اما همه چیز فقط زمانی تغییر می کند که در مورد آنها صحبت کنیم. نور خورشید بهترین ضد عفونی کننده و غیره است.
:: به آرامی از جعبه صابون پایین می آید ::
بنابراین! SG با سه جفت بزرگسالی که با هم زندگی می کردند صحبت کرد (نه همه زوج ها… شما خواهید دید) و از آنها خواست در مورد نحوه تقسیم کار عاطفی در خانه صحبت کنند.
برای روشن شدن، هیچ پاسخ درست یا غلطی در اینجا وجود ندارد. ما به سادگی علاقه مند به ساختن نامرئی هستیم قابل رویت.
زیرا شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید که چند وقت یکبار صابون موجود در دستگاه پخش صابون حمام خانه شما پر می شود. و، شاید، اگر این کار را انجام دهید، متوجه خواهید شد که این دستگاه جادویی جادویی و جادویی یک دستگاه پخش صابون است که هرگز صابون تمام نمی شود. یا شاید متوجه شوید که شخص دیگری در تمام این مدت زمانی که خالی می شود آن را پر کرده است. چه کسی باید با اطمینان بگوید؟

این جفت ها، طبق همه حساب ها، شراکت های عاشقانه سالمی دارند، و همه آنها کار عاطفی را در خانه به طور متفاوت تقسیم می کنند! آنها را بخوانید، سپس با شریک زندگی خود گپ بزنید و ببینید که آنها در مورد تقسیم کار عاطفی شما در خانه چه احساسی دارند.
در زیر، سه زوج در مورد نحوه تقسیم کار عاطفی:
***
هیلیاری و مایکل، 4 سال با هم قرار می گیرند، 2 سال با هم زندگی می کنند (و تازه در دسامبر نامزد کردند!)

هیلیاری: من می توانم بگویم که ما *منصفانه* حتی در تقسیم کار عاطفی خود هستیم و بسیاری از آن را با هم انجام می دهیم. ما بیشتر با هم به خرید مواد غذایی میرویم و سعی میکنیم آخر هفتهها زمانی را برای تمیز کردن و سازماندهی اختصاص دهیم، اما سعی میکنیم در صورت امکان به نوبت بپردازیم، اگر من آشپزی کنم، او تمیز میکند.
شما چی فکر میکنید؟
مایکل: من فقط با هر چیزی که شما بخواهید همراهی می کنم. ما گاهی اوقات از آن یک بازی درست میکنیم، هنگام انجام یک بازی، مانند توپ زدن در یک میله، شرطبندی میکنیم مانند هر کسی که برنده میشود 5 «وتو» برای شستن ظرفها میگیرد.
یکی از کارهایی که دیگری هرگز نمیخواهد انجام دهد این است که میلی، فرزند خزمان را، درست قبل از خواب به پیادهروی آخر شب ببرد. هوا تاریک است، معمولا سرد است و باید او را هم بکشید تا برود.
هیلیاری: با این حال، مایکل معمولاً قدم برمی دارد و این یکی را انجام می دهد!
وقتی صحبت از برنامه ریزی به میان می آید، مایکل به این معروف است که می گوید «من یک ایده دارم.» که معمولاً به یک سفر یک روزه سرگرم کننده یا رستورانی برای امتحان آن هفته منجر می شود.
هنگام سفر، قسمتهای برنامهریزی را تقسیم میکنیم، هر دو از برنامهریزی و تحقیق بهویژه سفر لذت میبریم. به عنوان مثال در آخرین سفرمان به آسیا، او بیشتر اوقات ما را در فیلیپین برنامه ریزی کرد، در حالی که من ویتنام را سازماندهی کردم.
مایکل: یک “قانون” ما این است که هنگام برنامه ریزی برای انجام کارها، باید برای دیگری دعوتنامه تقویم گوگل بفرستید تا دیگری بیش از حد رزرو نکند.
ما همین کار را با سفر انجام می دهیم زیرا هر دوی ما برای کار سفر می کنیم. به این ترتیب، ما می توانیم در اطراف آن برنامه ریزی کنیم.
***
کیتی و جرد، ۱۱ سال ازدواج کردند و دو فرزند داشتند

کتی: این بسیار جالب است، زیرا این مکالمه بسیار متفاوت خواهد بود، اگر زمانی بود که من هنوز قبل از تولد ایوا به طور تمام وقت کار می کردم. اما اکنون، نحوه تقسیم و غلبه بر کار عاطفی بسیار سنتی است.
شش ماه پیش، تو به من گفتی مدیر عامل خانه، و ما اکنون کارها را اینگونه انجام می دهیم.
جارد: بله، شما تصمیم گیرنده هستید. شما مسئول تمام عملیات هستید. شما هر جا لازم است به من تفویض کنید.
کتی: این کمک می کند زیرا هر دوی ما پیشینه تجاری داریم، و دانستن اینکه من کسی هستم که دارای امتیازات مدیر عامل هستم این فضا اگر بخواهید نمودار سازمانی را روشن می کند.
بنابراین با خیلی چیزها، من سکان را به دست میگیرم و سپس تفویض اختیار میکنم. به عنوان مثال مواد غذایی. 90 درصد من خودم می روم و 10 درصد بقیه را خانوادگی می رویم.
جارد: و من بچه ها را می برم وقتی خودتان بروید یا برای دویدن های بزرگ Costco. و شما تقریباً از همه چیز با بچه ها مراقبت می کنید. برنامه ریزی جشن تولد، سازماندهی وسایل مدرسه. هر چیزی که مربوط به خانه/خانواده باشد که کیتی مسئول آن است.
و سپس من مسئول کارهایی مانند تمیز نگه داشتن قسمت های خاصی از خانه، مانند گاراژ یا حیاط هستم. چیزهای یقه آبی تعمیر چیزها
کتی: شما تمام امور مالی را انجام می دهید.
جارد: همه مالیات ها من هر چند وقت یک بار به او در مورد خرج کردن می دم، اما این بخشی از آن است. این فقط اداره یک خانه با دو بچه است. او نیازی به برخورد با آن ندارد. من هرگز به حساب های جداگانه اعتقاد نداشتم. خیلی پیچیده است، به خصوص در مورد بچه ها.
و من در امور مالی کار می کنم، بنابراین این یک موضوع جنسیتی نیست. این به معنای واقعی کلمه برای من راحت تر است.
کتی: تو آشپزی نمیکنی
جارد: این درست نیست.
کتی: کباب میکنی
جارد: من کباب می کنم و شام شکرگزاری و کریسمس را می پزم.
***
تیلور و فرانک، دوستان و هم اتاقی ها به مدت 1 سال

تیلور: خوب، ما از نظر فنی زوج نیستیم، زیرا هر دوی ما پسرها را دوست داریم.
اما هر بار که با هم به جایی می رویم، مردم فکر می کنند که ما با هم هستیم. و ما کمی بیش از یک سال است که یک دو خوابه در دهکده شرقی مشترکیم، بنابراین عملاً به ازدواج عرفی نزدیک می شویم.
صریح: من برای کار به اینجا نقل مکان کردم و تیلور را فقط از طریق یک دوست مشترک می شناختم. من می توانم بگویم که ما هر دو واقعاً خوش شانس بودیم زیرا واقعاً با هم سازگار هستیم،
تیلور: هر دوی ما از این نظر بسیار آرام هستیم، «اوه هی، دستمال کاغذی ما تمام شده است. آیا در راه خانه مقداری برمیداری؟» مثل اینکه، هیچ کس امتیازش را حفظ نمی کند.
صریح: جایی که می توانم بگویم ما واقعاً از نظر به اشتراک گذاشتن کار احساسی می درخشیم، برگزاری مهمانی ها است. ما هر دو برون گرا هستیم و دوست داریم مردم را دور هم جمع کنیم، بنابراین مهمانی های شام، مهمانی های موضوعی، جشن های تولد… مثلاً، شما اسمش را بگذارید.
تیلور: ما زودتر به غذا، نوشیدنی، تزئینات می پردازیم و فقط به نوعی وظایف را تقسیم می کنیم. فرانک معمولاً آشپزی را انجام می دهد، و من یک کوکتل امضا خواهم داشت.
و پس از آن، ما هر دو کاملاً آگاه هستیم، می دانید، افرادی را معرفی می کنیم که ممکن است یکدیگر را نشناسند. گردش و اطمینان از اینکه مردم از خود لذت می برند، که همه نوشیدنی های مورد نیاز خود را دارند.
و روز بعد، ما موسیقی می گذاریم و تمیز می کنیم. من هرگز مجبور نبودم برای کمک به او اشکال کنم.
صریح: یا برعکس.
***
اطلاعات بیشتری از تیم SG در مورد دوستیابی و روابط می خواهید؟ بررسی کنید که چگونه به برنامه ها کمک کنید، چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، و در اولین قرار چه چیزی بگویید.