ارائه شده توسط Mizzen+Main
این بازیکن سابق فوتبال نقطه شیرینی بین حرفه ای بودن و راحتی پیدا کرده است
***
من اولین بار جف مک را در دبیرستان ملاقات کردم. من یک دانشجوی ابتدایی بودم، در حالی که او یک ورزشکار جوان و محبوب بود که برای دانشگاه ویسکانسین-مدیسون فوتبال بازی می کرد. او همچنین با بهترین دوست خواهرم (یک ارشد! اوه..)، و در آن زمان وقتی او در سالن به من سلام می کرد، احساس خیلی خوبی داشتم.
برش به ::نامفهوم:: چند سال بعد، جف و تیفانی ازدواج کردند – بله، ازدواج با دختر دبیرستانی شما واقعاً یک چیز است! – و زندگی در مدیسون، تربیت چهار دختر بسیار شیرین.
خواهرم و تیف هنوز بهترین دوستان هستند، بنابراین من اغلب در سفرهایم به مدیسون جف را می بینم. ما به زندگی بیش از حد افراد مد روز در محله های قدیمی مرکز شهرمان پی خواهیم برد و در مورد شانس قهرمانی UW در Big Ten صحبت خواهیم کرد.
دیدن انتقال او به سبک “بزرگسالان” جالب بود، زیرا او دائماً عرق می کرد (با عرض پوزش، ورزش) برای بیشتر دبیرستان و کالج.
بنابراین، هنگامی که Mizzen+Main شروع به ضربه زدن کرد، و به دنبال مردان واقعی بود تا چینیهای جدیدشان را که هم در تریم و هم به صورت ورزشی عرضه میشوند، امتحان کنند، جف بلافاصله به ذهنش خطور کرد.
در زیر، گفتگو با پدر، شوهر، بانکدار، کارآفرین املاک و غیره*
*جدی، او واقعاً سرش شلوغ است!
در مورد لباس پوشیدن برای موفقیت، توصیه های سبک او برای مردان سیاه پوست، و چرا سبک شخصی مهم است:
من احساس می کنم شما همیشه حس سبک را داشته اید. شما همچنین همیشه به نظر من فردی با اعتماد به نفس بوده اید. لباس چه نقشی در اعتماد به نفس شما دارد؟
من در آن چیزی که هستم راحت هستم و این به من اجازه میدهد تا آنچه را که میخواهم بپوشم بدون نگرانی در مورد اینکه مردم چگونه من را درک میکنند، بپوشم. چون من به کسی که هستم ایمان دارم، و خودم را به کار می گیرم… هوم، وای، این سوال خوبی است.
تو انتظار داشتی من با “شاخه یا راه راه” بیرون بیایم؟
آره! بنابراین، من فکر میکنم این درک این است که شما چه کسی هستید. قبل از ترک خانه شروع می شود. همه چیزهایی که می خواهید باشید و همه چیزهایی که برای رسیدن به آن تلاش می کنید. مرحله اول داخلی است. اطمینان حاصل کنید که به آن اعتقاد دارید شما اولین. که برای موفقیت لباس می پوشی
و سپس به نقطهای میرسی که موفقیت… راحتی است. این فضای من است. همان جایی است که من سعی می کنم در آن باشم. موفقیت این است که سعی کنید تا جایی که می توانید خوب به نظر برسید – من چهره ای برای رادیو دارم (ویرایش توجه: خیلی متواضع! او خیلی خوش تیپ است!) و لباس پوشیدن برای موفقیت یعنی احساس راحتی در پوست خودم و احساس راحتی در لباس خودم.
در حال حاضر نیز بخشی وجود دارد که مربوط به نمایش چیزی است که من می خواهم نمایندگی کنم. سبک لباس من در حال حاضر به من و افرادی که برای آنها ارزش قائل هستم گره خورده است و به نمایندگی گره خورده است.
من خیلی لباس سفید می پوشم، به خاطر [its designer] ویرجیل آبلو، که به دانشگاه ویسکانسین-مدیسون رفت. سیاه پوست بودن در مد؛ این رایج نیست من لباس ویرژیل زیادی می پوشم. من لباس ماراتون، از Nipsey Hussle می پوشم. و سپس من لباس شرکت املاک و مستغلات خود را می پوشم. و پاتاگونیا می پوشم. من به خاطر چیزی که آنها نمایندگی می کنند و همه چیز آنها در مورد آن هستند طرفدار زیادی هستم.
این چیزی است که از خیلی از بچه ها می شنوم. آنها به گونه ای لباس می پوشند که مربوط به ادراک است. شما همیشه به عنوان یک بازیکن فوتبال، به عنوان یک سیاه پوست توجه بیشتری به خود داشته اید. آیا این چیزی است که شما همیشه از آن آگاه بوده اید؟
کاملاً، و من آن را قصاب خواهم کرد، اما برای کسی که میخواهید بشوید لباس بپوشید، نه آنچه هستید.
وقتی جوان تر بودم، فکر می کنم شما نسخه های مختلفی از معنای آن را دیدید. من لباسهای Nautica زیادی میپوشیدم، زیرا فکر میکردم که مجلل و باحال است. اما همیشه دوست داشتم کاری متفاوت از کاری که بقیه انجام می دادند انجام دهم. چون آنها تامی هیلفیگر را انجام می دادند. بنابراین Nautica بود پسندیدن اما من توانستم خودم را در برخی موارد جدا کنم.
شما می توانستید با هم ترکیب شوید. چه چیزی باعث شد که بگویید، من می خواهم این کار را به روش خودم انجام دهم؟
من این پاسخ بسیار طولانی را دریافت کردم، یعنی من در اطراف افراد زیادی بزرگ شدم که فوق العاده جذاب بودند و به خودم نگاه نمی کردم که جذاب هستم. بنابراین باید راه دیگری را برای تبدیل شدن به فردی که زنان و دختران دوست دارند، بیابم. بنابراین می دانستم که چیزی که ممکن است داشته باشم کمی هدیه گاب است، فکر می کردم آدم خوبی هستم. باهوش بودم اما در آن زمان، «هوشمند» برای دخترانی که من دوست داشتم کار نمی کرد. این بود، چه کسی باحال بود، چه کسی ماشین داشت.
بنابراین نمیدانم این چیزی است که باعث شد… اگر همه هیلفیگر بپوشند، من Nautica را میپوشم… اما احساس میکردم که این موضوع بیشتر در من طنینانداز شد که داشتم خودم را متمایز میکردم. چرا یه چیز کمی متفاوت پوشیده بودم
من امروز هم همینطورم من هنوز بلک بری دارم و این کار را انجام می دهم زیرا 1) نمی خواهم بخشی از رسانه های اجتماعی باشم و همچنین، 2) این در مورد باحال بودن، اما با شرایط خود شما است.
من همیشه کمی متفاوت بودن را جالب می دانستم.
به عنوان یک ورزشکار، شما نسبت به بسیاری از افراد آزادی عمل بیشتری برای پوشیدن عرقیات داشتید. قبل از اینکه یک چیز باشد، ورزش را تکان می دادید. زمانی که فارغ التحصیل شدید و مجبور شدید «لباس بزرگسالان» را بپوشید، چقدر پر از دست انداز بود؟
همسرم به شما میگوید که من هنوز واقعاً شروع به پوشیدن لباسهای بزرگسال نکردهام.
پدرم برای شرکت اتوبوس کار می کرد و همیشه مجبور بود کت و شلوار و کراوات بپوشد. اما وقتی به خانه میآمد، عرقریزه و شلوار بابا و پیراهن پدر بود. او فقط برای راحتی لباس پوشید. کادوی ها در زمستان … جان های بلند، همه چیز. می خواهم بگویم بابا این دیوانه است. تو وحشی به نظر میرسی.
و حالا، فکر می کنم من هم همینطور هستم. من الان این کار را می کنم. من لباس مناسبی برای محل کار خواهم پوشید – در روزهای هیئت، کت و شلوار و کراوات می پوشم – در غیر این صورت این کار غیر رسمی است.
اما وقتی از کار بیدار می شوم؟ من هر نوع دویدن دارم می دانید، این یک دونده شیک است، اما بله. من یک علاقه مند به دویدن هستم.
آیا از اینکه مجبور هستید در محل کار متفاوت از خانه لباس بپوشید ناراحت هستید؟
نه، من به موقعیت یابی و قرار دادن خود در بهترین حالت در مقابل همکاران و مشتریان خود اعتقاد دارم. مثل این است که من دوست دارم فحش بدهم، اما فکر نمیکنم نیازی به فحش دادن در مقابل مشتریهایم داشته باشم تا نشان دهم که هستم یا آنچه را که میخواهم به آن برسم. این یک راه ساده برای صحبت است، اما برای اینکه نشان دهید که دایره لغات زیادی دارید و می توانید در مورد موضوعاتی که نیاز به کمک دارند صحبت کنید، به گونه ای صحبت می کنید که اعتماد به نفس ایجاد می کند. شما می دانید منظورم چیست؟
منظورم این است که متوجه شدم، اگر همیشه جلوی رایانه خود باشید، خوب است. شغل من همیشه مشتری مداری و مشتری مداری بوده است، بنابراین همیشه سعی در این است که بهترین قدم خود را به پیش ببرم.
بنابراین، من برای پوشیدن لباس هایی ارزش قائلم که نشان دهد چه کسی باید در مقابل مشتریان خود باشید. و من فکر نمیکنم که پوشیدن عرقریزه یا تیشرت جلوی مشتریانتان در ساعات کاری باشد. برام مهم نیست کی هستی
آیا این نیز این است که ایده تغییر فرهنگ لباس تجاری “مناسب” مانند سیزیف است که تخته سنگ را به بالای تپه هل می دهد؟ نوعی تلاش بیهوده؟
برای من، سلسله مراتبی از اصلاحات فرهنگی وجود دارد که قبل از رسیدن به لباس باید روی آنها کار کرد. داشتن نمایندگی بیشتر، این خیلی مهمتر است. وقتی بتوانم در رفع آن کمک کنم، پس حتماً به سراغ لباس می رویم.
این یک وضعیت “نبرد خود را انتخاب کنید” است. برایم مهم نیست که چقدر راحت هستم. وقتی ازدواج کنم، می خواهم تاکسیدو بپوشم.
دلیلی وجود دارد که وقتی بسکتبال بازی می کنید، تاپ و شلوارک می پوشید. هوا گرم خواهد شد، تو در زمین بالا و پایین می دوی. بله، شما می توانید بسکتبال را با یک دکمه و شلوار جین بازی کنید، اما این امر محدود کننده خواهد بود. تو هم قرار نیست بازی کنی دیگر بازیکنان حاضر در زمین شما را جدی نخواهند گرفت.
این یک کشش از طرف قیاس است، اما اگر من با تاپ و شلوارک ازدواج کردم، این نشان نمیدهد که آن روز چقدر مهم است. بنابراین برای کار، اگر میخواهید مشتری را جذب کنید، گفتن این جمله که «هی، من میخواهم به شما بچهها نشان دهم که به اندازه کافی مهم هستند که تلاش میکنم»، مهم است.
و من به شما می گویم، شما با برخی از افراد ملاقات می کنید و آنها بزرگتر هستند؟ قطعا مهم است.
در لباسی که می پوشید، آسایش فیزیکی وجود دارد، و پس از آن آسایش اجتماعی در «لباس پوشیدن برای اتاق» وجود دارد.
به عنوان یک سیاه پوست، بخشی از وجود من گفت که در بانکداری هستم برای موفقیت باید لباس بپوشم. متأسفانه، وقتی چیز زیادی از خود نمی بینید، احساس می کنید که باید «یکی» باشید و این بدان معناست که باید به دیگران نشان دهید که «ما به همان اندازه باهوش، به همان اندازه مسئول و محترم هستیم».
وقتی با بچه ها صحبت می کنم این را زیاد می گویم. گاهی اوقات برجسته بودن واقعاً شما را مجبور می کند برجسته شدن
از اینکه نسخه بهتری از خودتان هستید عصبانی نخواهید شد. باید متمایز شوید، باید سختتر کار کنید، دیرتر بیدار بمانید تا به نقطهای که به آن رسیدهاید برسید. نگاه کردن به گذشته، شما را به فرد بهتری تبدیل کرده است. هیچ کس به گذشته نگاه نمی کند و آرزو نمی کند که ای کاش نیمی از آنچه اکنون هستند خوب بودند. این اتفاق نمی افتد.
چه توصیه ای برای بچه ها دارید که خرید خارج از قفسه یک چالش باشد؟» خیلی از بچه ها هستند که کاملاً مد را کنار می گذارند.
تلاش برای یافتن چیزهایی که مناسب شما باشد بسیار بزرگ است. اما همچنین پیدا کردن یک خیاط ممکن است کلید موفقیت شما باشد. کسی را پیدا کنید که چیزها را آنطور که می خواهید بسازد.
و آن را ساده نگه دارید. من در مسائلم کاملاً ابتدایی هستم. احمقانه ترین کاری که انجام داده ام این است که مقداری رنگ مشکی و قهوه ای را کنار هم قرار داده ام. آن روز جالب نبود.
آخرین سوال! سبک شما بعد از فوتبال بیشتر تغییر کرد یا بعد از بچه ها؟
[laughs] بعد از بچه ها من دختر ناز را گرفتم، من خوبم.
به قول خودش
سبک من در سه کلمه یا کمتر:
تکلیف کم بیان
اولین خاطره مد
اولین پیراهن فوتبال من. رنگ مورد علاقه من مشکی است و ما Southside Raiders بودیم. فقط چیز جالبی در مورد این پیراهن ها وجود داشت. سرد، بد، و تاریک. آنها فقط ترس را تراوش کردند. من همیشه فکر می کردم که فوق العاده پرواز است.
این اولین خاطره منه اگر بگویید “جف، لباس، برو.” من مانند “پیراهن های خانگی ما” خواهم بود. سیاه و خاکستری بودند. حروف خاکستری، اعداد خاکستری. پیراهن های مشکی. این چیزی است که من فکر می کنم.
سبک شخصی یک مرد مهم است زیرا…
این به شما حس اعتماد به نفس می دهد، که به شما این توانایی را می دهد که در بهترین حالت خود باشید.
خرید لباس
جف پوشیده…
چینیهای کاملاً جدید Mizzen+Main Baron عملکرد نیروی دریایی
پیراهن کش ورزشی Mizzen+Main Rivington در مرلوت
پیراهن ژئو پرینت الماس خاکستری Mizzen+Main Leeward
***
عکس های مارلا برگ