راهنمای دوستی بعد از قرار

چند بار تا به حال یک رابطه عاشقانه شکست خورده است، اما یکی از شما این جمله را دنبال کرده است: «فکر نمی‌کنم این کار درست شود…» با «…اما من دوست دارم دوست بمانم». یک دسته، درست است؟

احتمالاً اغلب به اندازه‌ای است که اگر واقعاً با همه آن سابق‌ها دوست می‌مانید، #تیم شما یک تیم بیسبال به میدان می‌برد.

“بیا دوست بمانیم” به اندازه “بیا دوباره دور هم جمع شویم!” بعد از تاریخ (نه خیلی عالی) دارد.

راهنمای دوستی پس از آشنایی

اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی واقعاً می‌خواهید با هم دوست باشید… آیا ممکن است؟

من در مورد دوست ماندن با کسی بعد از یک رابطه متعهدانه کامل صحبت نمی کنم.

یعنی موضوعی برای زمانی دیگر

چیزی که من می‌پرسم این است: آیا می‌توانید با کسی دوست بمانید که آب‌های دوستیابی را با او آزمایش کرده‌اید، اما در نهایت یکی از شما تصمیم گرفت که نمی‌خواهید تمام مسیر را تا جزیره رابطه شنا کنید و در یک کابانای دو نفره ساکن شوید؟

سؤال خوبی بود!

بیایید در مورد بایدها و نبایدهای دوستی بعد از قرار صحبت کنیم:

راهنمای دوستی پس از آشنایی

اگر او به همه چیز پایان داد

مطمئن باشید که واقعاً می خواهید دوست او باشید… نه چیزی بیشتر.

قبل از اینکه به دوستی بپرید، از خود بپرسید که آیا این کار را به این دلیل انجام می دهید که واقعاً فقط می خواهید او را در زندگی خود نگه دارید یا به این دلیل که امیدوارید او نظرش را تغییر دهد و می خواهد با شما قرار بگذارد؟

اگر دومی، وقت آن است که حرکت به نقطه سازمان.

من زمستان گذشته با یک پسر برای چند قرار ملاقات بیرون رفتم و در حالی که خیلی خوب با هم کنار آمدیم، فقط، خوب، آنجا برای من نبود. بله، گفتگوی خوبی داشتیم، اما من پروانه ها را حس نمی کردم.

او من را به یاد برادر شوهرم انداخت، که پسر خوبی است، اما خوب، مثل یک برادر برای من.

من این را برای او توضیح دادم و او گفت که فهمیده است اما بعد از مدتی که گذشت می‌خواهد با من دوست شود. بنابراین چند هفته بعد وقتی تماس گرفت و پرسید که آیا می توانیم نوشیدنی بخوریم، با خوشحالی پذیرفتم.

به اندازه کافی معصومانه شروع شد. ما هر چند هفته یکبار بیرون می‌رفتیم و چند آبجو می‌نوشیدیم و او با داستان‌هایی از قرارهای خوب و بدش به من خوش‌آمد می‌داد.

مربوط: در یک قرار در مورد چه چیزی صحبت کنیم

اما وقتی یک شب گفتم که چند بار با کسی بیرون رفته بودم و خوب پیش می‌رفت، او از اینکه با افراد دیگری قرار می‌گرفتم عصبانی شد.

این به روند زندگی “دوست” ما تبدیل شد – سفرهای احساس گناه، قضاوت، عصبانیت.

اگر در شبی که او پیشنهاد انجام کاری را می داد، آزاد نبودم، “شوخی” می کرد که من او را برای قرار گذاشتن با پسرهای دیگر منفجر می کردم. اگر مجبور شدم تا دیر وقت کار کنم و انصراف بدهم، همین موضوع.

هر بار که بیرون می‌رفتیم، به نظر می‌رسید که تشدید می‌شد تا زمانی که زمان «برخوردار شدن» ما بیشتر شبیه بهانه‌ای برای او بود تا باعث شود من از عدم قرار ملاقات با او احساس گناه کنم. هیچ چیز شبیه به دوستی در “تصاویر” ما وجود نداشت.

من در نهایت این موضوع را مطرح کردم و او پذیرفت که نه، او نمی‌خواست فقط دوست باشد. راه را از هم جدا کردیم. از نو.

خط پایین؟ اگر هنوز این احساسات را دارید، نمی توانید دوست باشید.

اگه تمومش کردی…

مطمئن باشید که واقعاً می خواهید دوست او باشید … نه چیزی کمتر.

بسیاری از پسرها می گویند “بیا با هم دوست باشیم” زیرا نمی خواهند احساس کنند که یک پسر بد هستند، زیرا فکر می کنند که وعده دوستی بهتر از این است که در نهایت یک آدم تند تند باشند. پسر با او به دوستانش در مورد میموزاها می گوید.

اما حقیقت تاسف بار اینجاست: شما نمی توانید همیشه مرد خوبی برای هر زن باشید.

و این اشکالی ندارد!

بنابراین قبل از اینکه پیشنهاد اول «اما بیا با هم دوست باشیم» را روی میز بیندازید، به این فکر کنید که چرا می خواهید با او دوست بمانید. اگر “خب، او مرا می‌خنداند و واقعاً باحال است… من نمی‌توانم در یک رابطه متعهدانه باشم اما او را در زندگی‌ام می‌خواهم، زیرا او فوق‌العاده است.

اما اگر متوجه شدید که «گفتن «بیا با هم دوست باشیم» راحت‌تر از اعتراف به این است که نمی‌خواهم با او باشم، به این قول توخالی دوستی با خود عمل کنید و دختر را به حال خود رها کنید.

مطمئنا، آنها احساس خوبی به شما می دهند و دوست دارید در کنار آنها باشید اما تعهد را نمی خواهید؟ هیچ کس برای آن وقت ندارد

خط پایین؟ از خود بپرسید که آیا درخواست دوستی شما برای طرف مقابل منصفانه است؟ اگر اینطور نیست، بهتر است که مرد “بد” باشید و ارتباط خود را برای همیشه پایان دهید.

اگر واقعا دوست نبودید برای شروع…

مطمئن باشید که واقعا *می توانید* دوست باشید.

اغلب، مشکل دوستی پس از قرار ملاقات پس از جدایی گاه به گاه، به همان دلیلی که برای زوج های طولانی مدت از هم جدا می شوند، سخت است: اگر در وهله اول جرقه ای برای شعله ور شدن یک رابطه وجود داشت، پس واقعاً از ابتدا دوست نبودید.

من هم مثل خیلی ها دوستی هایم را خیلی جدی می گیرم و وقت و تلاش زیادی می کنم تا یک دوست خوب باشم.

و اگر قبل از قسمت عاشقانه با من دوست نبودی، و جدایی یک طرفه است، چرا باید آن بازی A-دوستی را دریافت کنی، اگر بازی A-بازی من را نمی خواستی؟


بنابراین، شما تصمیم گرفتید که دوست باشید؟

این نکات را برای پیمایش در آب های دوستی پس از قرار دنبال کنید:

۱- به آن زمان بدهید.

من یک تئوری کاملا غیر علمی دارم که می‌گوید قبل از اینکه بتوانید دوستی را امتحان کنید، باید نصف تعداد ماه‌هایی را که رفتید منتظر بمانید، تا این احساسات از بین بروند.

بنابراین اگر شش بار با یک زن بیرون رفتید، باید سه ماه صبر کنید تا دوباره سعی کنید پایه را لمس کنید.

زمان می برد تا احساسات عاشقانه محو شوند، و درک اینکه چرا کسی می‌خواهد با شما دوست شود، اما با شما قرار ملاقات نمی‌گذارد، می‌تواند سخت باشد، اگر آن شخص بلافاصله پس از جدایی هنوز در فضای شما حضور دارد.

2. آن را مجبور نکنید.

حداقل در ابتدا، یک بار در ماه شروع به آویزان کنید. پیشنهاد کنید برای نمایش گروهی که هر دو دوست دارید ملاقات کنید یا یک بار جدید را در یکی از محله های خود امتحان کنید.

زمان زیادی با هم نیست به هر حال نه برای شروع

3. به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید.

اگر متقابل موافقید که به دوستان ویل برگردید، پس باید قوانین اساسی را ایجاد کنید که هر دوی شما را در مرحله بعد از قرار ملاقات خوشحال می کند.

این برای همه متفاوت به نظر می رسد، و به عنوان دوستان شما باید تعادلی را در مورد آنچه که هر مهمانی را خوشحال می کند، پیدا کنید.

این قوانین لازم نیست به طور قطعی تنظیم شوند، و می توانند و باید مانند دوستی شما تکامل یابند.

آیا آن مرد داستان من و من می‌توانست دوست باقی بمانیم اگر مثلاً به خاطر اینکه نمی‌خواستم هر بار که با هم قرار می‌گذاریم با او قرار بگذارم، احساس وحشتناکی نسبت به خودم ایجاد نمی‌کرد؟ شاید!

4. خوردن کیک و خوردن آن را نیز پیشنهاد نکنید.

اگر دریفت من را گرفتی (چشمک چشمک). اگر در حماسه دوستیابی خود در آنجا صمیمی بودید، و تصمیم گرفتید “فقط دوستان” باشید، بدانید که به احتمال زیاد به معنای دیگر رابطه جنسی نیست.

این به نقطه نظر من برمی گردد که اگر نمی خواستی با من قرار بگذاری چرا باید وقت و جذابیت من را بدست بیاوری، اما در این مورد چرا باید این امتیاز را داشته باشی که مرا برهنه ببینی اگر نمی خواهی با من قرار بگذاری؟

همانطور که گفتم، قوانین دوستی برای همه متفاوت به نظر می رسد، اما من می گویم یک قانون سرانگشتی خوب است برهنه نشو

مگر اینکه آماده مکالمه در مورد معنای آن باشید یا هر دو در مورد وضعیت توافق داشته باشید.

و منظورم توافق جدی است. نه یک توافق “من پنهانی امیدوارم که اگر دوباره با آنها بخوابم، قرار ملاقات را آغاز کنیم.” چون این فقط خوب نیست.

5. دوست خوبی باشید!

این مهمترین چیزی است که وجود دارد. بزرگترین درد دل زنان اغلب از مردانی نیست که قلب ما را می شکنند، بلکه بیشتر از دوستانی است که ما را رها می کنند/پوست هستند.

به طور جدی.

زنان اغلب خیلی سریع مردانی را که ما را به هم می ریزند می بخشند، اما اگر دوستی این کار را بکند؟ نه خیلی سریع. این یک خیانت عمیق تر است.

پس اگر قرار است دوست باشید، واقعاً دوست باشید. این بدان معناست که به پیام‌های او پاسخ دهید و اگر با چیزی که از آن ناراحت است به شما گوش دهید. این به معنای دستیابی به خودت است، حتی اگر فقط برای گفتن “هی اوضاع چطور است.”

و به این معنی است که اگر او برنامه هایی را پیشنهاد می کند و شما آزاد هستید، با دوست خود می روید. چون دوستان این کار را می کنند.